فایل تعیین بدهی خوزستان رمز شماره تلفن 615.......

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

فرم اکسل احکام پلکانی 70-78

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

فرم اکسل تععین بدهی ایام سنوات غیر رسمی و سنوات ارفاقی

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

فایل ضریب یک و دو دهم استثنایی براساس رای دیوان عدالت اداری و قایل احکام پلکانی 70الی 87پرسنلی

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

شیوه نامه اجرایی رتبه بندی حرفه ای معلمان (بخشنامه شماره 123788 مورخ 25/6/1394 وزارت آموزش و پرورش)

اداره کل محترم آموزش و پرورش استان

با سلام و احترام

به حول و قوه الهی و در آستانه بازگشایی مدارس، ضوابط رتبه بندی حرفه ای مشمولین طرح طبقه بندی مشاغل معلمان بر اساس مصوبه مورخ 9/6/1392 شورای توسعه مدیریت و سرمایه انسانی برای اجرا از تاریخ 1/7/1394 به شرح شیوه نامه پیوست ابلاغ می شود.

امید است این اقدام موجبات ایجاد انگیزه برای ارتقاء توانمندی ها و کیفیت انجام کار معلمان برای تحقق رسالت نظام تعلیم و تربیت کشور را فراهم نماید و معلمان عزیز با انگیزه بیشتر بتوانند در واحدهای آموزشی حضور یابند و زمینه آموزش و پیشرفت تحصیلی و تربیتی دانش آموزان و بهبود کیفیت و ارتقاء کارایی درونی و بیرونی آموزش و پرورش را فراهم آورند از سویی این اقدامات موجب فراهم آوردن امکانات اقتصادی بیشتر و بالا بردن سطح زندگی فرهنگیان شود.

شایسته است مدیران کل و رؤسای محترم آموزش و پرورش به نحوی برنامه ریزی و اقدام نمایند تا در آغازین روزهای سال تحصیلی جدید با اجرای به موقع، موجبات افزایش رضایت شغلی فرهنگیان را فراهم آورند.

علی اصغر فانی- وزیر آموزش و پرورش

شیوه نامه اجرایی رتبه بندی حرفه ای معلمان

1- دایره شمول: مشمولین طرح طبقه بندی مشاغل معلمان کشور شامل آموزگاران، دبیران، هنرآموزان، مربیان امور تربیتی و... که به صورت تمام وقت به خدمت اشتغال دارند.

2- مشمولینی که کسری ساعت موظف دارند، صرفاً در صورتی که کسری ساعات موظف آنان حداکثر 4 ساعت و خارج از اختیار کارمند باشد، در شمول رتبه بندی قرار می گیرند.

3- مشمولین طرح، جدول شماره 1 (شایستگی های حرفه ای) را از واحد آموزشی مربوطه دریافت و پس از تکمیل و خودارزیابی، در صورت تمایل نظرات پیشنهادی خود را نیز در ارتباط با عناوین شاخص ها در ظهر فرم مذکور درج نمایند.

4- امتیاز سه شاخص تعیین شده (با علامت *) ملاک ارزیابی بوده که می بایست با مشارکت مدیر واحد آموزشی و ذی نفع تکمیل گردد و پس از تأیید و ممهور به مدیر واحد واحد آموزشی به اداره آموزش و پرورش جهت اقدامات بعدی ارسال شود. ضمناً جدول شایستگی های حرفه ای سایر مشمولین طرح طبقه بندی مشاغل معلمان متعاقباً اعلام خواهد شد.

5- واحدهای امور آموزش و پرورش مناطق سوابق مشمولین را مطابق مندرجات جدول شماره 2 بررسی و فهرست مشمولین رتبه های پایه و ارشد حرفه ای را برای طرح و تأیید به کارگروه توسعه مدیریت آموزش و پرورش منطقه و رتبه های خبره و عالی حرفه ای را به همراه مدارک به اداره کل آموزش و پرورش استان جهت طرح و تأیید در کارگروه توسعه مدیریت ارسال می نماید.

6- احکام حقوقی افراد مشمول پس از تأیید کارگروه های فوق الذکر توسط ادارات آموزش و پرورش صادر خواهد شد و آن دسته از کارکنانی که نمرات ارزیابی عملکرد آنان در سال تحصیلی 94-1393 کمتر از حد نصاب مقرر در ضوابط جدول شماره 2 باشد، اعمال رتبه بندی آنان پس از رسیدن به سقف تعیین شده می باشد.

7- هر گونه ارتقاء بعدی کارکنان منوط به استقرار نظام سنجش صلاحیت های حرفه ای و تشکیل کانون های ارزیابی خواهد بود که دستورالعمل نحوه انتخاب ارزیاب و تشکیل کانون های ارزیابی پس از تصویب شورای راهبری توسعه مدیریت وزارت متبوع ابلاغ می شود.

8- استمرار رتبه های حرفه ای کارکنان منوط به اشتغال تمام وقت و اخذ حداقل امتیاز از ارزیابی شایستگی بر اساس جدول شماره 2 در هر سال تحصیلی خواهد بود.

9- مشمولانی که در مناطق کمتر توسعه یافته موضوع فهرست تصویبنامه شماره 76294/ت6095هـ مورخ 10/4/1388 هیأت محترم وزیران اشتغال به خدمت دارند به ازای هر یک سال سوابق تجربی از تاریخ ابلاغ این مصوبه از یک سال تعجیل (کسر سال به نسبت)، در ارتقای رتبه بهره مند خواهند شد. همچنین برای ارتقاء به رتبه یاد شده به ترتیب نیازمند 65، 70، 75 و 80 درصد امتیازات ارزیابی عملکرد مندرج در جدول شماره 2 می باشند.

10- مدیران کل و رؤسای محترم ادارای آموزش و پرورش، مسؤول حسن اجرای این ضوابط و صدور به موقع احکام مشمولین رتبه بندی حرفه ای می باشند. ضمناً به منظور رفع ابهامات احتمالی ستاد اجرای طرح رتبه بندی وزارت پاسخگوی همکاران محترم مجری طرح در واحدهای استانی و شهرستانی خواهند بود که شماره تماس مربوط متعاقبا اطلاع رسانی می شود.

جدول ۱- شایستگی‌های عمومی و حرفه‌ای

دانش نظری: آگاهی و شناخت مبانی، تعاریف، نظریه ها و مدل ها در حوزه های تخصصی مربوط می باشد.

مهارت عملی: تبدیل و کاربست مبانی نظری برنامه های عملیاتی در جریان یاددهی یادگیری می باشد.

توضیح مهم 1: امتیاز دانش نظری و مهارت عملی برای هر شاخص به طور جداگانه در ستون مربوط منظور شود.

توضیح مهم 2: امتیازات شاخص های فوق توسط معلمان (خودارزیابی) تکمیل می گردد و هر یک از همکاران در صورت تمایل در ارتباط با عنوان شاخص و مقیاس اندازه گیری نظرات خود را در ظهر این فرم درج می نمایند تا جمع آوری و برای اصلاح و بهبود شاخص ها مورد بهره برداری قرار گیرد.

توضیح مهم 3: سه (3) شاخصی که با * مشخص شده است با مشارکت معلم و مدیر واحد آموزشی امتیاز آن تعیین می گردد.

جدول ۲- شرایط لازم ارتقا به رتبه‌های پایه حرفه‌ای، خبره حرفه‌ای و عالی حرفه‌ای

رتبهشرایط
پایه
حرفه‌ای

- داشتن حداقل 6 سال تجربه و حداقل سه سال توقف در رتبه مقدماتی

- گذراندن 180 ساعت دوره آموزشی ضمن خدمت و تخصصی در طول دوره بین دو رتبه

- کسب حداقل 75 امتیاز حاصل از محاسبه میانگین امتیاز ارزیابی عملکرد در طول سه سال متوالی منتهی به نتایج ارزیابی (امتیاز هر سال نباید کمتر از 65 باشد)

- کسب حداقل 60 درصد از جدول شماره 1 ضوابط موضوع شایستگی های عمومی و حرفه ای (امتیاز هر یک از شایستگی های عمومی، دانشی و مهارتی نباید کمتر از 50 درصد امتیاز منظور شده باشد.)

ارشد حرفه‌ای

- داشتن حداقل 12 سال تجربه و حداقل سه سال توقف در رتبه حرفه ای

- گذراندن 150 ساعت دوره آموزشی ضمن خدمت و تخصصی در طول دوره بین دو رتبه

- کسب حداقل 80 امتیاز حاصل از محاسبه امتیاز ارزیابی عملکرد در طول دوره بین دو رتبه (امتیاز هر سال نباید کمتر از 70 باشد)

- کسب حداقل 65 درصد از جدول شماره 1 ضوابط موضوع شایستگی های عمومی و حرفه ای (امتیاز هر یک از شایستگی های عمومی، دانشی و مهارتی نباید کمتر از 60 درصد امتیاز منظور شده باشد.)

خبره حرفه‌ای

- داشتن حداقل 18 سال تجربه و حداقل سه سال توقف در رتبه ارشد حرفه ای

- گذراندن 120 ساعت دوره آموزشی ضمن خدمت و تخصصی در طول دوره بین رتبه

- کسب حداقل 85 امتیاز حاصل از محاسبه میانگین امتیاز ارزیابی عملکرد در طول دوره بین دو رتبه (امتیاز هر سال نباید کمتر از 75 باشد)

- کسب حداقل 75 درصد از جدول شماره 1 ضوابط موضوع شایستگی های عمومی و حرفه ای (امتیاز هر یک از شایستگی های عمومی، دانشی و مهارتی نباید کمتر از 70 درصد امتیاز منظور شده باشد.)

عالی حرفه‌ای

- داشتن حداقل 24 سال تجربه و حداقل سه سال توقف در رتبه خبره حرفه ای

- گذراندن 100 ساعت دوره آموزشی ضمن خدمت و تخصصی در طول دوره بین دو رتبه

- کسب حداقل 90 امتیاز حاصل از محاسبه میانگین امتیاز ارزیابی عملکرد در طول دوره بین دو رتبه (امتیاز هر سال نباید کمتر از 80 باشد)

- کسب حداقل 85 درصد از جدول شماره 1 ضوابط موضوع شایستگی های عمومی و حرفه ای (امتیاز هر یک از شایستگی های عمومی، دانشی و مهارتی نباید کمتر از 80 درصد امتیاز منظور شده باشد)

 

جدول شماره 3

جدول افزایش امتیاز حق شغل رتبه بندی معلمان موضوع مصوبه 10993/ت5051هـ مورخ 2/2/1394 هیأت وزیران

طبقات جدول رتبه های شغلیپایهارشدخبرهعالی
طبقه یک437---
طبقه دو470---
طبقه سه503---
طبقه چهار53699015592530
طبقه پنج569104516362640
طبقه شش602110017132750
طبقه هفت635115517902860
طبقه هشت668121018672970
طبقه نه701126519443080
طبقه ده734132020213190
طبقه یازده767137520983300
طبقه دوازده800143021753410
طبقه سیزده833148522523520
طبقه چهارده866154023293630
طبقه پانزده899159524063740
طبقه شانزده932165024833850

چکیده پایان نامه کارشناس ارشد

آسیب شناسی ارزیابی عملکرد کارکنان آموزش وپرورش شهر تبریز  بهمن ماه 1393

چکیده

هدف پژوهش حاضر آسیب شناسی نظام ارزیابی عملکرد کارکنان آموزش و پرورش تبریز براساس مدل آچیو می باشد. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی بوده و از نظر هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری پژوهش به تعداد 14675 نفر شامل کلیه کارکنان دارای رسته آموزشی و فرهنگی نواحی پنج گانه آموزش پرورش تبریز در سال تحصیلی 93-92 می باشد؛ که با استفاده از جدول مورگان حجم نمونه 375 نفر برآوردو به روش نمونه گیری تصادفی نسبتی انتخاب شده است. ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته با استفاده از الگوی هرسی و گلد اسمیت (ACHIEVE­) می باشد که پایایی آن 841/0 و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t تک نمونه‌ای و فریدمن استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که قابلیت نظام ارزیابی کارکنان به ترتیب دربعد اعتبار بخشی تصمیات مدیریتی با میانگین (41/2) بعدتوان و مهارت (47/2) بعدایجاد انگیزه (53/2) بعد حمایت سازمانی (56/2) و بعد ارایه بازخور (61/2) کمتر از حد متوسط می باشد.ولی در بعد ایجاد شناخت شغلی سازمانی با میانگین (94/2) در حد متوسط می باشد؛ بنابراین استنباط می شود که قابلیت نظام ارزیابی عملکرد کارکنان کمتر از حد متوسط بوده و این نظام از کارآمدی پایینی برخوردار است.

 

کلیدواژه‌ها: آسیب‌شناسی، ارزیابی عملکرد کارکنان، آموزش‌وپرورش تبریز، مدل آچیو


کشمکش میان ما

سالهاست که ما -جوانترها- را بخاطر عدم تمایل به پذیرش مسئولیت، فقدان انگیزه برای تلاش، کم تحرکی، بی عاطفه بودن و بسیاری دیگر از ویژگی های ناپسند رفتاری سرزنش کرده ایم و آنها نیز -متقابلا- ما را مقصر می دانند! بخاطر -بی درایتی- در تصمیم هایی که در گذشته گرفته ایم. چرا که تبعات برخی از آنها و اشتباهاتی که کرده ایم-اکنون- دامنگیر آنان نیز شده است.
فارغ از هرگونه داوری در برابر این دو طبقه، باید  یادآوری کنم که از -متهم کردن- هیچ نتیجه ای نخواهیم گرفت مگر شکاف بیشتر. آن هم در دورانی که بیش از هر وقت به اتحاد و -باهم بودن-نیازمندیم.

کاش بتوانیم کمی بیشتر تمرین -مدارا- کنیم. مدارا در برابر نسل جوانی که می خواهد -خود- راه زندگی و آینده را بیابد حتی اگر تجربیات ناخوشایند بی آموزد! و مدارا کردن را عملا آموزش دهیم تا آنها نیز بتوانند از گناهان ما درگذرند و بدانند که اگر بینش و آگاهی امروز را داشتیم قطعا با درایت بیشتری عمل می کردیم.

پس بیایید بخاطر خودمان هم که شده، بیش از گذشته، به هم احترام بگذاریم و اشتباهات هم را ببخشیم و دست از کشمکش های نهانی و آشکار برداریم که نتیجه ای جز شکاف ببشتر و گسترش بی اعتمادی و سردی ارتباطات انسانی نخواهد داشت.

عدم ابطال بخشنامه شماره 5271/93/200- 17/4/1393

عدم ابطال بخشنامه شماره 5271/93/200- 17/4/1393 معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رییس‌جمهور مبنی بر عدم امکان کسر حق بیمه از اضافه کار کارکنان مشول قانون تأمین اجتماعی (دادنامه شماره 1392 الی 1402 مورخ 10/9/1393 دیوان عدالت اداری)

شماره دادنامه: 1392 الی 1402

تاریخ دادنامه: 10/9/1393

کلاسه پرونده‌های: 93/603، 581، 569، 562، 559، 503، 502، 461، 457 و 441

مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری

شکات: دیوان محاسبات کشور و آقایان: 1- محمدتقی روان‌گرد 2- اسماعیل علی رضایی علائی 3- احمدرضا صالحی 4- محمدقلی آزادگان احسان آباد 5- جواد مظاهری پور 6- سید شهاب‌الدین رفیعی بنی الصادق 7- عباس جلیلیان 8- موسی خسروانی 9- شرکت اب و فاضلاب روستایی استان اردبیل به نمایندگی آقای قربان هژبری و خانم 10- فرزانه اسلامی.

موضوع شکایت و خواسته: ابطال بخشنامه شماره 5271/93/200- 17/4/1393 جانشین معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رییس‌جمهور

گردش کار:

شاکیان به موجب دادخواست‌های جداگانه ابطال بخشنامه شماره 5271/93/200- 17/4/1393 جانشین معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رییس‌جمهور را خواستار شده‌اند.

خلاصه دادخواست کلیه شکات راجع به بند 1 بخشنامه مورد اعتراض به قرار زیر است:

«احتراماً، به استحضار می‌رساند اخیراً جانشین معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رییس جمهور طی بخشنامه شماره 5271/93/200- 17/4/1393 مصوبه مورخ 25/1/1393 شورای توسعه مدیریت و سرمایه انسانی را در خصوص الزام به عدم کسر حق بیمه از اضافه کار آن بخش از کارمندان دولت که مشترک صندوق تأمین اجتماعی هستند به کلیه دستگاه‌های اجرایی مشمول قانون مدیریت خدمات کشوری ابلاغ کرده است. بخشنامه مذکور در مقام تفسیر مفاد ماده 59 قانون برنامه پنجم توسعه برآمده و از آن نتیجه گرفته که: «کسر حق بیمه از فوق‌العاده اضافه کار کارمندان مشترک صندوق تأمین اجتماعی شاغل در دستگاه‌های مشمول قانون مدیریت خدمات کشوری مجاز نمی‌باشد.» این تفسیر ضمن از میان بردن حقوق مکتسبه جمع کثیری از کارمندان دولت، در موارد متعددی با قوانین و مقررات مصوب مجلس شورای اسلامی و آراء هیأت عمومی دیوان عدالت اداری که مبنای عمل دستگاه‌های اجرایی است، مغایر می‌باشد.

مغایرت‌های قانونی بخشنامه:

1- مغایرت با مفاد بند «د» قانون اصلاح ماده 113 قانون مدیریت خدمات کشوری

بند «د» ماده واحده قانون اصلاح ماده 113 قانون مدیریت خدمات کشوری که مفاد آن قریب به 11 ماه بعد از اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری در تاریخ 5/12/1388 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است اشعار می دارد:

«سایر مقررات سازمان تأمین اجتماعی و همچنین صندوق ها و سازمان های بازنشستگی و بیمه ای و ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی به قوت خود باقی است.»

بنابراین، با توجه به صراحت ذکر شده در خصوص به رسمیت شناختن سایر مقررات سازمان تأمین اجتماعی و... در قانون اصلاح ماده 113 قانون مدیریت خدمات کشوری، از آنجا که مفاد بند «د» قانون مذکور، مؤخر بر مفاد مواد مرتبط با موضوع تأمین اجتماعی در قانون مدیریت خدمات کشوری است، لذا با حاکم کردن و جاری دانستن قوانین و مقررات سازمان تأمین اجتماعی، شمول مواد 106 و 107 قانون مدیریت خدمات کشوری برای کارمندان مشترک صندوق تأمین اجتماعی نسخ شده است و بر این اساس آن دسته از کارمندان دستگاه های اجرایی مشمول قانون مدیریت خدمات کشوری که مشترک صندوق تأمین اجتماعی هستند، کما فی السابق تابع قوانین و مقررات تأمین اجتماعی بوده و از این جهت مشمول مواد 106 و 107 قانون مدیریت خدمات کشوری نمی باشند.

2- مغایرت با مفاد تبصره 3 ماده 3 و بند «ی» ماده 9 قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی

تبصره 3 ماده 3 قانون فوق الذکر اشعار می دارد:

«تعهدات قبلی سازمان ها و صندوق های بیمه گر به افراد تحت پوشش مشروط بر آنکه فقط در یک سازمان یا صندوق عضویت داشته اند، کما کان به قوت خود باقی است.»

با توجه به مفاد این تبصره و با عنایت به این که سازمان تأمین اجتماعی طی سالیان متمادی در چهارچوب قانون خود بر اساس مفاد بخشنامه شماره 5 جدید درآمد موضوع «تبصره 1 ماده 2 آیین نامه طرز تنظیم صورت مزد و حقوق (مزایای مشمول کسر حق بیمه) مصوب 19/2/1354» و مصوبه «اصلاحیه آن به شماره 7226/ش ت - 12/2/1372 شورای عالی تأمین اجتماعی» که مفاد آن مورد تأیید هیأت عمومی دیوان عدالت اداری موضوع دادنامه شماره 93/73- 14/8/1373 نیز قرار گرفته است، اسامی آن دسته از مزایا و پرداخت هایی که مشمول کسور بازنشستگی نمی باشند را احصاء و به دستگاه های اجرایی مشمول اعلام کرده و تأکید کرده است که «سایر مزایای نقدی که تحت هر عنوان به بیمه شدگان پرداخت می گردد، مشمول کسر حق بیمه خواهد بود.»

از سوی دیگر، دستگاه های اجرایی و شرکت های دولتی نیز از دیرباز بر همین مبنا از مزایای مشمول کسور کارمندان مشترک صندوق تأمین اجتماعی، کسور بازنشستگی کر کرده اند و حتی به عنوان یک حق مکتسب در طول سالیان متمادی از سوی سازمان تأمین اجتماعی به عنوان مبنای تعیین «حقوق بازنشستگی» مشمولان صندوق تأمین اجتماعی قرار گرفته است. لذا عملاً و قانوناً نمی توان با صدور یک بخشنامه همچون بخشنامه موصوف، تعهدات قانونی سازمان و صندوق بازنشستگی تأمین اجتماعی را در قبال کارکنان دولت منتفی اعلام کرد.

بنابراین، از این منظر نیز مفاد بخشنامه مذکور با مفاد تبصره 3 ماده 3 قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی مغایرت دارد.

همچنین، در بند «ی» ماده 9 قانون مذکور چنین آمده است:

«سازمانها، مؤسسات و صندوق های بیمه ای نظام تأمین اجتماعی ماهیت تعهدی داشته و حق بیمه شدگان نسبت به صندوق ها، منحصر به دریافت تعهدات قانونی است» و این بدان معنی است که حتی برگرداندن اصل حق بیمه پرداخت شده از سوی کارمندان و کارفرمایان به صندوق تأمین اجتماعی بدون کسر رضایت آنان (تعهدات قانونی) مجاز نیست.

3- مغایرت با مفاد «ماده 30» و «بند 5 ماده 2» قانون تأمین اجتماعی

توضیح اینکه بر اساس مفاد مواد مذکور، «کارفرمایان موظفند از کلیه وجوه و مزایای نقدی و غیرنقدی مستمر که در مقابل کار به بیمه شده داده می شود، حق بیمه مقرر را کسر و به اضافه سهم خود به سازمان پرداخت نمایند» و این در حالی است که تعریف و مصادیق «وجوه و مزایای نقدی و غیرنقدی مستمر» در قانون تأمین اجتماعی غیر از آن چیزی است که در قانون مدیریت خدمات کشوری و حتی در قوانین ماقبل آن همچون قانون استخدام کشوری و قانون نظام هماهنگ پرداخت حقوق و مزایای کارکنان دولت بوده است.

به عنوان مثال، بر اساس قانون و مقررات تأمین اجتماعی و نیز بر اساس «نوع استدلال» به کار رفته در رأی وحدت رویه شماره 657-658- 15/10/1387 و رأی شماره 93/73- 14/8/1373 از آنجا که «فوق العاده اضافه کاری» به طور مستمر به شاکیان پرداخت و حق بیمه متعلق به آن نیز به صندوق تأمین اجتماعی واریز شده است لذا از مصادیق مزایای مستمر تلقی شده و همواره مشمول کسر کسور بازنشستگی و حتی مبنای محاسبه در احتساب پاداش پایان خدمت بوده است.

4- مغیرت با مفاد صدر ماده 59 قانون برنامه پنجم توسعه:

مفاد صدر ماده 59 به وضوح اشعار می دارد:

«آن دسته از کارکنان دستگاه ها که مشول قانون تأمین اجتماعی می باشند، از هر جهت، از جمله شرایط بازنشستگی و سایر زایا نیز تابع قانون مذکور و اصلاحات آن می شوند.»

تفسیر شورای توسعه مدیریت از این ماده به کلی در تعارض با متن مصرح ماده مذکور در این زمینه است. چرا که در صدر ماده 59 به صراحت کارکنان دستگاه های ارایی مشمول قانون تأمین اجتماعی را «از هر جهت» از جمله شرایط بازنشستگی و سایر مزایا، تابع قانون تأمین اجتماعی می داند. قید عبارت «از هر جهت» به دلیل «عدم تقیّد نوع جهت» توسط قانونگذار، «افاده اطلاق» می کند. یعنی در همه زمینه ها و در همه جهات با این دسته از کارمندان دولت که تابع صندوق تأمین اجتماعی هستند می باید مطابق قانون تأمین اجتماعی و مقررات آن رفتار شود.

متأسفانه برخلاف این نکته بدیهی، مفاد مقدمه بخشنامه موصوف که اعلام می دارد:

«در ماده 59 قانون برنامه پنجم توسعه در مورد کسر حق بیمه از اضافه کار کارمندان مورد نظر (کارمندان مشترک صندوق تأمین اجتماعی) حکم صریحی وجود ندارد و بالعکس مفهوم مخالف حکم مقرر در قسمت دوم این ماده، حکایت از استثناء این موضوع از اطلاق حکم مذکور در صدر ماده دارد»، برداشتی کاملاً نادرست از مفاد صدر ماده 59 و نیز از مفاد پاراگراف دوم همان ماده می باشد. چرا که،

اولاً، مفاد صدر ماده 59 قانون برنامه پنجم توسعه، هم «صریح» و «روشن» است (از آن جهت که به طور مشخص در خصوص کارمندان دستگاه های اجرایی که مشترک صندوق تأمین اجتماعی هستند تعیین تکلیف کرده است) و هم از «کلیت» و «اطلاق» برخوردار است (یعنی با ذکر قید «از هر جهت» که افاده اطلاق می کند، وضعیت این دسته از کارمندان شاغل در دستگاه های اجرایی را که مشترک صندوق تأمین اجتماعی هستند از جمیع جهات، از جمله از نظر فصل بازنشستگی و ضوابط برخورداری از حقوق بازنشستگی و به تبع آن پاداش مبتنی بر مؤلفه های مشمول کسور آن و غیره، روشن کرده است.)

بنابراین، متعلق صدر ماده 59، «موضوع خاصی» است که «موضوع مشابه خاص قبلی» (همچون مفاد ماده 103، 106 و 107 قانون مدیریت خدمات کشوری) را در مورد این دسته از کارمندان مشمول قانون مدیریت که از نظر فصل بازنشستگی مشترک صندوق تأمین اجتماعی هستند، به حکم «قانون مؤخر» نسخ کرده است.

ثانیاً، باید به خاطر داشت که مفاد پاراگراف دوم ماده 59، داوری در خصوص وضعیت آن دسته از کارمندان شاغل در دستگاه های اجرایی مشترک صندوق تأمین اجتماعی است که قبل از تاریخ 1/1/1388 از اضافه کار آنان کسور بازنشستگی کسر شده، ولی چون در بازه زمانی 1/1/1388 تا 1/1/1390 ، مواد 106 و 107 قانون مدیریت خدمات کشوری نافذ بوده، لذا قانونگذار در این پاراگراف، وضعیت این دسته از افراد مذکور را مشخص کرده است و این تفسیر از متن پاراگراف دوم ماده 59 (برخلاف تفسیر ارائه شده در متن بخشنامه فوق الذکر) تنها تفسیر ممکنی است که هیچ گونه تعارضی با مفاد صدر ماده 59 (که به طور کلی تکلیف این دسته از کارکنان مشترک صندوق تأمین اجتماعی را برای بعد از تاریخ 1/1/1390 مشخص کرده است) پیدا نمی کند.

ثالثاً، برداشت و تفسیر ارائه شده از متن پاراگراف دوم ماده 59 قانون برنامه پنجم توسعه به شرح فوق الذکر کاملاً با برداشت و تفسیری که از سوی کمیسیون وقت اجتماعی مجلس شورای اسلامی مطرح شده منطبق است. رییس وقت کمیسیون مذکور (در مقام ابلاغ کننده نظریه تفسیری کمیسیون یاد شده) در بند 4 نامه شماره 70422/50/د- 15/11/1390 به صراحت همین مقصود را به شرح زیر بیان کرده است:

«به موجب ماده 59 قانون برنامه پنجم این گونه کارکنان (منظور کارمندان شاغل در دستگاه های اجرایی مشمول قانون مدیریت که مشترک صندوق تأمین اجتماعی هستند) «از هر جهت» مجدداً تابع قانون تأمین اجتماعی شده اند و بدین ترتیب از تاریخ 1//11390 از مزایای قابل کسر حق بیمه و از جمله فوق العاده اضافه کاری مطابق مقررات تأمین اجتماعی باید حق بیمه کسر و در پرداخت حقوق بازنشستگی آنان قابل احتساب باشد.»

با این توصیف، مفهوم صدر ماده 59 قانون برنامه پنجم توسعه، «عام» است (یعنی تکلیف همه کارمندان مشمول قانون مدیریت که «مشترک صندوق تأمین اجتماعی هستند» را از تاریخ 1/1/1390 به بعد روشن کرده است) لکن مفهوم پاراگراف دوم ماده 59 «خاص» است، یعنی صرفاً وضعیت این دسته از کارمندان را برای بازه زمانی 1/1/1388 تا 1/1/1390 که مفاد قانون مدیریت خدمات کشوری نافذ بوده مشخص کرده است.

رابعاً، سازمان تأمین اجتماعی به استناد صدر ماده 59 از تاریخ 1/1/1390، حکم ماده 103 قانون مدیریت خدمات کشوری را عملاً منسوخ اعلام کرده است و از آن تاریخ در تمام مکاتبات خود با دستگاه های اجرایی در خصوص شرایط بازنشستگی کارمندان مشمول صندوق تأمین اجتماعی،بر اساس قوانین تأمین اجتماعی عمل کرده است و نه بر اساس مفاد ماده 103 و این چیزی نیست که از چشم نظارت گر معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رییس جمهور و یا سایر نهادهای قانونی مسؤول دور مانده باشد. اگر آن معاونت با این برداشت ها مخالف بوده چرا در طی سالهای 1390 تا کنون، مخالفت خود را به صورت مکتوب منعکس نکرده است؟

5- مغایرت با مفاد بند «ج» رأی هیأت عمومی دیوان عدالت اداری به شماره دادنامه 778 الی 838

حکم صادر شده در بند «ج» دادنامه مورد اشاره که با استفاده از مفاد فراز دوم (پاراگراف دوم) ماده 59 صادر شده، فی الواقع آراء همه شعب دیوان اداری را که بعد از تاریخ 1/1/1390 حکم ورود مبنی بر الزام به احتساب اضافه کار در پاداش پایان خدمت با لحاظ شرایط و حکم مقرر در ماده 59 قانون یاد شده داده اند را صحیح و موافق مقررات دانسته است و این بدان معنی است که چون از تاریخ 1/1/1388 تا 1/1/1390 مفاد مواد 106 و 107 قانون مدیریت خدمات کشوری نافذ بوده لذا قضات دیوان نمی توانستند حکم به ورود بدهند (موضوع بند ب رأی مذکور) لکن بعد از اجرای قانون برنامه پنجم توسعه از تاریخ 1/1/1390 به موجب اختیار حاصل از مفاد ماده 59 حکم به ورود، موجه و قانونی تشخیص داده شده است.

ضمن آنکه اساساً موضوع تمام شکایات در آراء یاد شده هیأت عمومی دیوان عدالت اداری، مربوط به عدم کسر حق بیمه از اضافه کار کارمندان برای فاصله زمانی 1/1/1388 تا 1/1/1390 است و نه بعد از تاریخ 1/1/1390، چرا که مفاد صدر ماده 59 تکلیف موضوع را برای بعد از تاریخ1/1/1390 به صراحت بیان کرده است و اگر نگوییم همه، حداقل اکثر دستگاه های اجرایی بر همین مبنا از اضافه کاری کارمندان شاغل در دستگاه های اجرایی مشمول صندوق تأمین اجتماعی کسور کم کرده و در پاداش پایان خدمت آنان منظور کرده اند و لذا به موجب اصل منطقی «سالبه به انتفای موضوع»، چون هیچ شکایتی برای بعد از تاریخ 1/1/1390 وجود نداشته لذا ضرورتی برای ورود و به تبع آن محلی برای داوری هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در این رابطه وجود نداشته است.

با عنایت به نکات معنونه و با توجه به اینکه از سالیان متمادی قبل بر اساس قانون و قرارداد منعقده میان کارمندان و کارفرما (دولت) بخش عظیمی از کارمندان دولت در بدو خدمت با توجه به شرایط صندوق تأمین اجتماعی، شمول آن را پذیرفته اند و در حال حاضر بخشنامه مذکور، حق مسلم و مکتسبه آنان را در خصوص احتساب مبلغ حق بیمه کسر شده از اضافه کاری در حقوق بازنشستگی و پاداش پایان خدمت آنان نفی کرده است، لذا صدور حکم مبنی بر ابطال بخشنامه شماره 5271/93/200- 17/4/1393 جانشین معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رییس جمهور مورد استدعاست.»

خلاصه دادخواست کلیه شکات در مورد بند 2 بخشنامه مورد اعتراض به شرح زیر است:

«به موجب بند (2) بخشنامه صدرالاشاره نیز پرداخت حقوق و فوق العاده های ایام بارداری و بیماری کارکنان رسی و ثابت دستگاه های اجرایی که مشترک صندوق تأمین اجتماعی می باشند، با رعایت مقررات مربوط بر عهده دستگاه اجرایی ذی ربط قرار داده است، که این امر به شرح ذیل مغایر با قانون است:

1- وفق ماده (3) قانون تأمین اجتماعی، موضوع این قانون شامل موارد زیر است:

«الف- حوادث و بیماری ها

ب- بارداری.

چ- غرامت دستمزد.

د- از کار افتادگی.

هـ- بازنشستگی.

و- مرگ.»

2- به موجب تبصره ذیل ماده (29) قانون تأمین اجتماعی، «تبصره- غرامت دستمزد ایام بیماری بیمه شدگان که از طرف کارفرما پرداخت نمی شود، به عهده سازمان می باشد.»

3- مطابق ماده (59) قانون مارالذکر، «بیمه شدگانی که تحت معالجه و یا درمان های توانبخشی قرار می گیرند و بنا به تشخیص سازمان تأمین خدمات درمانی موقتاً قادر به کار نیستند به شرط عدم اشتغال به کار و عدم دریافت مزد یا حقوق استحقاق دریافت غرامت دستمزد را با رعایت شرایط زیر خواهند داشت...»

4- بر اساس ماده (67) قانون اخیرالذکر، «بیمه شده زن یا همسر بیمه شده مرد در صورتی که ظرف یک سال قبل از زایمان سابقه پرداخت حق بیمه شصت روز را داشته باشد می تواند به شرط عدم اشتغال به کار از کمک بارداری استفاده نماید. کمک بارداری دو سوم آخرین مزد یا حقوق بیمه شده طبق ماده (63) می باشد که حداکثر برای مدت دوازده هفته جمعاً قبل و بعد از زایمان بدون کسر سه روز اول پرداخت خواهد شد.»

متن بخشنامه مورد اعتراض به شرح زیر است:

«شورای توسعه مدیریت و سرمایه انسانی در جلسه مورخ 25/1/1393 با استناد به بندهای 4 و 5 ردیف «ب» ماده «116» قانون مدیریت خدمات کشوری در خصوص موارد زیر اتخاذ تصمیم نمود:

1- در ارتباط با استعلام دستگاه‌های اجرایی راجع به امکان کسر حق بیمه از اضافه کار کارمندان مشمول قانون مدیریت خدمات کشوری شاغل در دستگاه‌های اجرایی که با توجه به ماده 101 این قانون از لحاظ برخورداری از مزایای تامین اجتماعی نظیر بازنشستگی، از کار افتادگی، فوت، بیکاری و درمان با رعایت این قانون مشمول قانون تامین اجتماعی می‌باشند، و تاثیر حکم مقرر در ماده 59 قانون برنامه پنجم بر این موضوع، این نتیجه حاصل شد که بنا به دلایل ذیل:

- سوابق قبلی قانونگذاری در این باره (ماده 106 قانون مدیریت خدمات کشوری و تبصره الحاقی به آن که مبتنی بر عدم کسر حق بیمه از اضافه کار کارمندان مشمول این قانون وضع شده‌اند).

- در ماده 59 قانون برنامه پنجم توسعه در مورد کسر حق بیمه از اضافه کار کارمندان مورد نظر حکم صریحی وجود ندارد و بالعکس مفهوم مخالف حکم مقرر در قسمت دوم این ماده، حکایت از استثناء این موضوع از اطلاق حکم مذکور در صدر ماده دارد.

- ملاحظه مفاد نامه شماره 11130/91/م46311 مورخ 14/4/1391 دبیر (وقت) هیات دولت خطاب به این معاونت مبنی بر اینکه این معاونت در اجرای ماده (59) قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه طی بخشنامه‌ای به کلیه دستگاه‌های اجرایی اعلام نماید کسر کسور بازنشستگی از اضافه کار کارکنان مشمول صندوق تامین اجتماعی مجاز نمی‌باشد.

لذا اطلاق حکم ماده 106 قانون مدیریت خدمات کشوری از لحاظ مبنای کسر کسور بازنشستگی از کارمندان مشمول این قانون به قوت خود باقی است و در نتیجه کسر حق بیمه از فوق‌العاده اضافه کار کارمندان مشترک صندوق تامین اجتماعی شاغل در دستگاه‌های مشمول قانون مدیریت خدمات کشوری مجاز نمی‌باشد.

2- در خصوص پرداخت غرامت دستمزد ایام بارداری و بیماری کارکنان رسمی و ثابت دستگاههای اجرایی که مشترک صندوق تامین اجتماعی می‌باشند با توجه به تبصره 3 ماده 84 قانون مذکور و با ملاحظه مفاد نامه شماره 1120/91/5000 مورخ 3/4/1391 معاونت فنی و درآمد صندوق تامین اجتماعی، پرداخت حقوق و فوق‌العاده‌های ایام بارداری و بیماری کارکنان مذکور با رعایت مقررات مربوط بر عهده دستگاه اجرایی ذیربط می‌باشد. - جانشین معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رییس جمهور»

در پاسخ به شکایت مذکور، معاون تجهیز منابع و امور مجلس معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رییس‌جمهور، به موجب لایحه شماره 9333/93/34- 8/7/1393 توضیح داده است که:

«با سلام و احترام،

بازگشت به نامه شماره 93/457- 9/6/1393 منضم به چند فقره شکایت از بخشنامه شماره 5271/93/200- 17/4/1393 این معاونت موضوع مصوبه جلسه مورخ 25/1/1393 شورای توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رییس جمهور، موارد ذیل را اعلام می‌دارد:

1- پاسخ ادعای مغایر بودن بخشنامه با اصل 73 قانون اساسی:

شاکی در این فراز از شکواییه خود سعی کرده مفاد مصوبه مورد شکایت را، تفسیر ماده 59 قانون برنامه پنجم توسعه قلمداد نماید، در حالی که شورای توسعه مدیریت و سرمایه انسانی هیچ‌گاه خود را در مقام مفسر قوانین ندانسته است و نمی‌داند و این شورا با استفاده از اختیار مقرر در بندهای (4) و (5) جزء (ب) ماده (116) قانون مدیریت خدمات کشوری که هماهنگی در اظهارنظر و پاسخگویی به استعلامات و ابهامات دستگاه‌های اجرایی در اجرای مفاد قانون مزبور و ایجاد رویه واحد اداری و استخدامی در چارچوب مقررات قانون را بر عهده این شورا قرار داده است، اقدام به ایجاد رویه واحد و هماهنگ در پاسخگویی به استعلامات متعدد دستگاه‌ها راجع به کسر یا عدم کسر حق بیمه از اضافه کار کارکنان پیمانی کرده است.

2- پاسخ ادعای مغایر بودن بخشنامه با ماده 59 قانون برنامه پنجم توسعه:

از آنجا که در صدر ماده 59 مذکور، کارکنان مشمول قانون تأمین اجتماعی شاغل در دستگاه‌ها به صراحت از نظر بازنشستگی تابع قانون تأمین اجتماعی اعلام شده‌اند، لذا این معاونت نیز اقدام سازمان مذکور به رعایت شرایط مقرر در قانون تأمین اجتماعی در مورد بازنشستگی این قبیل کارکنان را تأیید کرده و مطابق قانون می‌داند، اما نکته اینجاست که قبل از لازم الاجرا شدن قانون برنامه پنجم توسعه، موضوع شرایط بازنشستگی کارمندان موصوف مورد ابهام واقع شده بود و علاوه بر آن، کسر یا عدم کسر کسور بازنشستگی از اضافه کار آنان، نیز همواره مورد سؤال بوده است و اگر قرار بود قانونگذار در ماده 59 فوق الاشاره هر دو ابهام مطروحه را برطرف نماید، همان طور که در مورد شرایط بازنشستگی تصریح کرده می توانست در مورد کسر حق بیمه از اضافه کار هم تصریح نماید در حالی که از هیچ یک از الفاظ و جملات و عباراتی که در صدر این ماده به کار رفته، چنین حکمی احراز نمی شود و از عبارت «از هر جهت» نیز با توجه به موارد تمثیلی که پس از این عبارت به کار رفته، چنین منظور استنباط نمی شود. حتی بر فرض اینکه بنا بر قاعده اطلاق، عبارت «از هر جهت» را مبین قصد قانونگذار به اجرای همه احکام قانون تأمین اجتماعی در مورد این قبیل کارمندان بدانیم، آن گاه سیاق نگارش قسمت میانی این ماده که تکلیف کسانی را که قبل از اجرای قانون مدیریت (1/1/1388) از فوق العاده اضافه کار آنان کسور بازنشستگی کسر شده است، مشخص کرده، بیانگر آن است که قانونگذار بر عدم کسر کسور بازنشستگی از اضافه کار کارمندان مورد بحث از تاریخ 1/1/1388 به بعد (که به موجب ماده 106 قانون مدیریت صورت گرفته است) از این پس نیز صحه می گذارد. در غیر این صورت چنانچه قصد قانونگذار تعیین تکلیف کسانی بود که در فاصله 1/1/1388 تا 1/11390 از اضافه کار آنان حق بیمه یا کسور کسر نشده است، در این صورت باید جمله چنین نگاشته می شد: «کسانی که تا قبل از اجرای این قانون (1/1/1390) از فوق العاده اضافه کار آنان کسور بازنشستگی کسر نشده است، متناسب با ... الی آخر». خلاصه این که تصریح قانونگذار به رعایت شرایط بازنشستگی کارمندان موصوف در ماده 59 قانون پنجم، به معنی تصریح به کسر حق بیمه یا کسور از فوق العاده اضافه کار آنان نیست، در غیر این صورت قانونگذار می توانست به این موضوع نیز که به همان اندازه موضوع قبلی (شرایط بازنشستگی) مورد سوال و ابهام بوده است، تصریح نماید.

3- پاسخ به ادعای مغایرت بخشنامه با ماده (30) و بند (5) ماده (2) قانون تأمین اجتماعی

همانگونه که ملاحظه می نمایند، قانونگذار در ماده 30 استنادیف کارفرمایان را مکلف به کسر حق بیمه از مزایای مذکور در بند (5) ماده (2) کرده و در بند فوق نیز از اضافه کار ذکری به میان نیامده است و همان گونه که مدارک منضم به سوابق نیز نشان می دهد، کسر حق بیمه از اضافه کار کارکنان مشمول قانون تأمین اجتماعی، مستند به مصوبه شورای عالی تأمین اجتماعی صورت می گیرد و اگر شاکی مدعی می شد که مصوبه شورای توسعه با مصوبه شورای عالی تأمین اجتماعی مغایرت دارد، اگر چه حرف درستی زده بود ولی این مغایرت موجبی برای طرح دعوا برای ابطال مصوبه شورای توسعه در هیأت عمومی دیوان عدالت اداری نیست.

4- پاسخ به ادعای مغایرت بخشنامه با بند (د) ماده 113 قانون مدیریت خدمات کشوری

از عبارات کلی به کار رفته در بند (د) ماده 113 اصلاحی قانون مدیریت، فقط این معنی استنباط می شود که در تغییراتی که به موجب بندهای الف و ب و ج این ماده در ساختار و نحوه اداره صندوق های بازنشستگی صورت گرفته است، موجب تغییر در سایر مقررات مورد عمل آن سازمان نخواهد شد. لذا ادعای مغایرت بخشنامه مورد شکایت با این بند کاملاً بلاوجه است و ادعای نسخ ضمنی مواد 106 و 107 قانون مدیریت توسط ماده 59 قانون برنامه پنجم توسعه نیز صرفاً نظر شاکی است و دلیلی بر اثبات آن ارائه نشده است.

5- ادعای مغایرت با تبصره 3 ماده 3 قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی

قانون استنادی شاکی در این بند، مصوب سال 1383 است و حکم کلی آن مفهوم این معنی است که با تصویب این قانون، تعهدات قبلی سازمان ها و صندوق های بیمه گر تغییر نمی کند، در حالی که موضوع متنازع فیه (یعنی کسر یا عدم کسر کسور با حق بیمه از اضافه کار کارمندان) با احکام قانونی بعدی (یعنی ماده 106 قانون مدیریت خدمات کشوری و تبصره الحاقی به آن) در معرض تغییر قرار گرفته است و با وجود حکمی که در سال 1386 در قانون مدیریت به تصویب رسیده و از سال 1388 نیز اجرایی شده است، حکم قانونی مصوب سال 1383 در این زمینه قابلیت استناد ندارد.

6- ادعای مغایرت با بخشنامه ها و نظرات مشورتی و نامه های مراجعی نظیر واحدهای داخلی دیوان محاسبات و نظریه تفسیری معاونت وقت هماهنگی و نظارت بر امور حقوقی دستگاه های اجرایی معاونت حقوقی ریاست جمهوری

نکته جالب در این قسمت از دلایل عنوان شده اینجاست که شاکی در ابتدای دادخواست خود با تفسیری قلمداد کردن بخشنامه شورای توسعه مدیریت و سرمایه انسانی، این شورا را فاقد صلاحیت تفسیر قانون می داند، ولی در بند ح همان شکواییه با به کار بردن عبارت «نظریه تفسیری معاونت هماهنگی و نظارت بر امور حقوقی دستگاه های اجرایی»، صلاحیت ارائه نظریه تفسیری را برای این واحد داخلی معاونت حقوقی ریاست جمهوری قائل است! و در مقام اثبات ادعای خود تحت عنوان «نظریه تفسیری» به این نظریه استناد هم می نماید! گذشته از این نکته، عنایت دارند نظریه واحدهای داخلی معاونت حقوقی رییس جمهور و بخشنامه قائم مقام حقوقی وقت رییس جمهور نمی تواند دلیلی بر طرح ادعای ابطال مصوبه شورای توسعه قرار گیرد.

7- ادعای مغایرت با بند ج رأی شماره 778- 738- 7/11/1392 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری

موضوع دادنامه مذکور راجع به مبنا قرار دادن اضافه کار در محاسبه پاداش پایان خدمت است و به موضوع این شکایت که کسر یا عدم کسر حق بیمه یا بازنشستگی از فوق العاده اضافه کار است، ارتباطی ندارد.

ضمناً از آنجا که دیوان محاسبات کشور در نامه شماره 368/20000 - 20/5/1393 خود، علاوه بر بند (1) بخشنامه مورد شکایت، به بند (2) آن نیز اعتراض و خواستار ابطال آن شده است، لذا ذکر توضیحات زیر در مورد این قسمت از شکایت دیوان محاسبات ضروری است:

به موجب تبصره (3) ماده (84) قانون مدیریت خدمات کشوری، «مشمولان مقررات قانون تأمین اجتماعی از نظر استفاده از مرخصی استعلاجی، تابع همان مقررات می باشند». همچنین، در ماده 64 قانون تأمین اجتماعی مقرر شده است: «در مواردی که کارفرمایان طبق قوانین و مقررات دیگری مکلف باشند حقوق یا مزد بیمه شدگان بیمار خود را پرداخت نمایند، سازمان فقط عهده دار معالجه آنها طبق مقررات این قانون خواهد بود.»

از آنجا که به موجب ماده (1) آیین نامه اجرایی مواد (84)، (86) و (87) ... قانون مدیریت خدمات کشوری، آیین نامه مرخصی ها موضوع مواد (47)، (48) و (49) قانون استخدام کشوری تنفیذ شده است و در مواد (26) و (27) آیین نامه اخیرالذکر نیز مقرر شده که به مستخدمانی که از مرخصی استعلاجی استفاده می کنند تا چهارماه و در صورتی که به علت ابتلا به بیماری صعب العلاج مرخصی استعلاجی وی بیش از چهار ماه باشد تا حداکثر یک سال حقوق و فوق العاده های مربوط پرداخت می شود، لذا از برآیند قوانین و مقررات فوق، تکلیف دستگاه به پرداخت حقوق و فوق العاده های کارمندان مشمول قانون تأمین اجتماعی استنباط می شود که بند 2 بخشنامه مورد شکایت نیز همین مطلب را تصریح کرده است. در نتیجه بند 2 بخشنامه مورد شکایت نیز مغایرت قانونی ندارد.

8- ادعای عدم تأیید مصوبه مذکور توسط رییس جمهور

اختیار تأیید مصوبات شورای توسعه مدیریت و سرمایه انسانی، موضوع ماده (116) قانون مدیریت خدمات کشوری، طی نامه شماره 72222- 26/6/1393 از سوی رییس جمهور به جناب آقای دکتر نوبخت، سرپرست این معاونت تفویض شده و در راستای تفویض اختیار فوق، بخشنامه مورد شکایت نیز در تاریخ 7/7/1393 مورد موافقت ایشان قرار گرفته است. با توجه به مراتب فوق، رد شکایات مطروحه مورد تقاضاست.

در خاتمه ذکر این نکته را ضروری می داند که ابطال مصوبه مورد شکایت که موجب اقدام دستگاه های اجرایی کشور به کسر حق بیمه از اضافه کار کارمندان مشمول تأمین اجتماعی خواهد شد. به دلیل ایجاد تفاوت در مبنای محاسبه حقوق بازنشستگی مشترکان صندوق بازنشستگی کشوری و صندوق تأمین اجتماعی و ایجاد تبعیض در بین بازنشستگان، با بند (6) سیاست های کلی نظام اداری ابلاغی مقام معظم رهبری (رعایت عدالت در نظام پرداخت و جبران خدمات و ...) مغایرت دارد، و ثانیاً، به دلیل پرداخت حق بیمه سهم دولت از این بابت، سالانه حدود هجده هزار میلیارد (18.000.000.000.000) ریال برای خزانه کشور هزینه در برخواهد داشت که البته این رقم به علاوه بر بار مالی برای هزینه هایی است که بابت حقوق بازنشستگی باید از طریق صندوق تأمین اجتماعی پرداخت شود.»

آقای محمدتقی روان گرد یکی از شاکیان، در پاسخ به لایحه دفاعیه ارسالی از سوی سازمان مذکور، به موجب لایحه ای که به شماره 1056- 23/7/1393 ثبت دفتر اندیکاتور هیأت عمومی شده اعلام کرده است که:

«با سلام و احترام،

متن زیر که به بازکاوی ابهامات، تحریفات و مغالطات مندرج در متن دفاعیه ارسالی از سوی معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رییس جمهور اختصاص یافته جهت مزید استحضار و دستور درج در پرونده مذکور جهت تنویر اذهان قضات آن دیوان ایفاد می شود. امید آن دارم تا به دیده تأمل و توأم با دقت در آن نگریسته شود.

یکم:

در بند 1 متن دفاعیه در مقام پاسخ به «ادعای مغایر بودن بخشنامه با اصل 73 قانون اساسی» آورده اند:

«شورای توسعه مدیریت تفسیر ماده 59 قانون برنامه پنجم نکرده بلکه صرفاً اقدام به ایجاد رویه واحد و هماهنگ برای عدم کسر کسور از اضافه کاری کارکنان پیمانی همه دستگاه های اجرایی کرده است.»

اولاً، پرسیدنی است په تفاوتی بین مفاد این مصوبه شورای توسعه مدیریت با مفاد مصوبه ابلاغی آن شورا به شماره 3269/93/200- 13/3/1393 در خصوص «تعریف حقوق و مزایای مستمر» وجود دارد؟ ظاهراً هیچ تفاوتی جز «موضوع» آن دو وجود ندارد. نحوه استدلال و نیز اختیارات استناد شده برای تصویب و ابلاغ هر دو مصوبه، اشاره به بندهایی از بخش «ب» ماده 116 قانون مدیریت خدات کشوری است که در هر دو مصوبه یکسان و واحد بوده است.

حال چگونه است که یکی از آن دو بخشنامه، با این استدلال که بر خلاف اصل 73 قانون اساسی چون به تفسیر ماده 107 قانون مدیریت پرداخته است، توسط معاون توسعه مدیریت لغو می شود ولی آن دیگری، مصداق تفسیر تلقی نمی شود و تحت عنوان «ایجاد رویه واحد» مطرح می شود؟

ثانیاً، در متن دفاعیه ذکر شده که متعلق بخشنامه در خصوص کسر حق بیمه از اضافه کار «کارمندان پیمانی» است، که متأسفانه این سخن هم با متن بخشنامه همخوانی ندارد. چرا که در متن بخشنامه به صراحت ذکر شده است که «... کسر حق بیمه از فوق العاده اضافه کار (کارمندان مشترک صندوق تأمین اجتماعی) شاغل در دستگاه های مشمول قانون مدیریت خدمات کشوری مجاز نمی باشد» و این یعنی در بر گیرنده همه کارمندان مشترک آن صندوق است و نه صرفاً کارمندان پیمانی. بدیهی است این نحوه از دفاع، در واقع چیزی جز تقلیل تعداد ذی نفعان برای کوچک نشان دادن موضوع و کم کردن حساسیت مترتب بر آن نیست.

دوم:

در بند 2 متن دفاعیه در مقام پاسخ به «ادعای مغایر بخشنامه با ماده 59 قانون برنامه پنجم توسعه» آورده اند:

«از آنجا که در صدر ماده 59 مذکور، کارکنان مشمول قانون تأمین اجتماعی شاغل در دستگاه ها به صراحت از نظر بازنشستگی تابع قانون تأمین اجتماعی شده اند، لذا این معاونت نیز اقدام سازمان مذکور به رعایت شرایط مقرر در قانون تأمین اجتماعی در مورد بازنشستگی این قبیل کارکنان را تأیید کرده است و مطابق قانون می داند.»

اولاً، بی شک این بیان چیزی جز «تحریف» مفاد صدر ماده 59 قانون برنامه پنجم نیست. آنچه در ماده 59 ذکر شده غیر از این چیزی است که در دفاعیه مذکور آمده است. متن صدر ماده 59 این است:

«آن دسته از کارکنان دستگاه ها که مشمول قانون تأمین اجتماعی می باشند، از هر جهت از جمله شرایط بازنشستگی و سایر مزایان نیز تابع قانون مذکور و اصلاحات آن می باشند.»

مقایسه این دو متن، به وضوح حکایت از وجود یک تحریف آشکار دارد و نتیجه آن تحریف، خلط میان «کلی» و «جزئی» است. به بیان دیگره آنچه در صدر ماده 59 ذکر شده این است که کارکنان مذکور از هر جهت (یعنی از جمیع جهات) (کلی) تابع قانون تأمین اجتماعی اند و نه صرفاً از این جهت، آن هم از جهت بازنشستگی (جزئی).

به بیان دیگر ذکر کلمه «از نظر بازنشستگی» در لایحه معاونت توسعه مدیریت، صرفاً بیان یک «مصداق» از مفهوم «کلی» و «عام» «از هر جهت» است که برای روشن شدن موضوع از سوی قانونگذار به آن اشاره شده است.

ثانیاً، مفهوم «سایر مزایا» در صدر ماده 59 خود مؤید دیگری است بر این که آن مفهوم «کلی»، «مصادیق عدیده ای» دارد که اضافه کاری یکی دیگر از آن مصادیق است که به عنوان یک «امر خاص» در دل آن اصل «عام و کلی» قرار دارد.

ثالثاً، اساساً پرسیدنی است که چه نیازی به ذکر همه مصادیق یک مفهوم کلی در یک قانون، آن هم مثل قانون برنامه وجود دارد؟ و باز به بیان دیگر این موضوع شبیه این جمله است که وقتی می گوییم «چون که صد آید، نود هم پیش ماست» وقتی مفهوم به صورت کلی آورده می شود، لزوماً همه مصادیق جزئی در دل آن قرار می گیرند. بنابراین، تفسیر معاونت مذکور از صدر ماده 59 تفسیری بسیار بسیار مضیق از قانون است که نتیجه اش جز حذف مفاد کلی ماده 59 نیست.

رابعاً، در دفاعیه ذکر شده مفاد پاراگراف دوم ماده 59 قانون مذکور را در تعارض با مفاد عام و کلی ذکر شده در صدر ماده 59 تلقی کرده اند. که این تفسیر هم تفسیری مغشوش و غیرقابل پذیرفتنی است. چرا که مفاد صدر ماده 59، تکلیف همه کارمندان مشترک تأمین اجتماعی را بعد از تاریخ 1/1/1390 برای طول برنامه پنجم مشخص کرده است لکن متن پاراگراف دوم ماده 59 در مقام حل مشکل صرفاً آن دسته از کارمندان مشترک تأمین اجتماعی است که قبل از قانون برنامه پنجم در بازه زمانی 1/1/1388 تا 1/1/1390 بازنشسته شده اند، چون از یک سو در این بازه زمانی هنوز مفاد ماده 106 و تبصره الحاقی آن و مفاد ماده 107 ساری و جاری بوده است و از سوی دیگر مفاد صدر ماده 59 به حکم «قانون مؤخر» مفاد مواد مذکور را از 1/1/1390 نسخ کرده است و لذا دیگر نمی توان به کمک آن به سراغ حل مشکل افراد بازنشسته در مقطع مذکور رفت لذا بر این اساس، قانونگذار می باید برای روشن کردن تکلیف این دسته از افراد حکمی را مرقوم می کرد که در این رابطه، ضرورت وجود متن پاراگراف دوم بسیار گویا احساس می شود

با این توصیف، دو نکته روشن می شود:

1- مفاد صدر ماده 59 قانون برنامه توسعه نظر به «آینده» دارد. یعنی وضعیت این دسته از کارمندان را از جمیع جهات از تاریخ 1/1/1390 تا پایان برنامه پنجم به صورت عام مشخص کرده است.

2- مفاد پاراگراف دوم نظر به «گذشته» دارد. یعنی وضعیت این دسته از کارمندان را از جمیع جهات در بازه زمانی 1/1/1388 تا 1/1/1390 مشخص کرده است و بدین ترتیب تنها در چنین تفسیری است که هیچ گونه تعارضی میان پاراگراف اول با پاراگراف دوم ماده 59 ایجاد نمی شود.

(در حال تکمیل...)

هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ یاد شده با حضور رؤسا، مستشاران و دادرسان شعب دیوان تشکیل شد. پس از بحث و بررسی، با اکثریت اراء به شرح آینده به صدور رأی مبادرت می‌کند.

رأی هیأت عمومی

الف: با توجه به این‌که مطابق ماده 101 قانون مدیریت خدمات کشوری، کلیه کارمندان پیمانی دستگاه‌های اجرایی از لحاظ برخورداری از مزایای تأمین اجتماعی نظیر بازنشستگی، ازکارافتادگی، فوت، بیکاری، درمان با رعایت این قانون [قانون مدیریت خدمات کشوری] مشمول قانون تأمین اجتماعی اعلام شده‌اند و در ماده 106 قانون مذکور در خصوص مبنای محاسبه کسور بازنشستگی و برای محاسبه حقوق بازنشستگی کارمندان مشمول این قانون، حقوق ثابت به اضافه فوق‌العاده‌های مستمر و فوق‌العاده بند (10) ماده (68) قانون مذکور مبنا قرار گرفته است و اضافه کار جزء هیچ یک از موارد مصرح در این ماده نیست و در تبصره الحاقی به ماده 106 قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب سال 1389، تصریح شده است که کارمندان دستگاه های اجرایی مشمول این قانون که از نظر بیمه و بازنشستگی تابع مقررات صندوق تأمین اجتماعی هستند و قبل از تصویب این قانون از مزایای غیرمستمر آنان کسور بازنشستگی برداشت شده است می‌توانند کسور مربوط اعم از سهم کارمند و کارفرما را یکجا از صندوق تأمین اجتماعی دریافت نمایند و یا حسب تقاضا مطابق مقررات مربوط به نسبت سال‌های پرداخت کسور، قابل احتساب در حقوق بازنشستگی آنان خواهد بود، بنابراین تا تاریخ 1/1/1390 و لازم‌الاجرا شدن قانون برنامه پنج‌ساله پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران مفاد قانون مدیریت خدمات کشوری لازم‌الاجراست و امکان کسر حق بیمه از اضافه کار در این ایام وجود ندارد.

هر چند در صدر ماده 59 قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران مقرر شده است: «آن دسته از کارکنان دستگاه‌ها که مشمول قانون تأمین اجتماعی می‌باشند از هر جهت از جمله شرایط بازنشستگی و سایر مزایا نیز تابع قانون مذکور و اصلاحات آن می‌شوند.» از آن‌جا که،

اولاً، در ذیل این ماده فقط در خصوص کسانی که قبل از اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری (1/1/1388) از فوق‌العاده اضافه کار آنان کسور بازنشستگی کسر شده است، مقرر شده متناسب با مبلغ کسر شده در پاداش پایان خدمت و حقوق بازنشستگی آنان محاسبه گردد و تصریحی ندارد که از تاریخ لازم‌الاجرا شدن این قانون لزوماً باید از اضافه کار کارکنان دستگاه‌های اجرایی که مشمول قانون تأمین اجتماعی هستند حق بیمه کسر شود، بنابراین امکان کسر حق بیمه از اضافه کار این قبیل افراد وجود ندارد.

ثانیاً، از تاریخ تصویب قانون تمدید قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب سال 1392، این قانون آخرین اراده قانونگذار در خصوص موضوع است و بر قانون برنامه پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران وارد می‌باشد و چون در ماده 101 این قانون برخورداری کارکنان پیمانی مشمول قانون تأمین اجتماعی از مزایای قانون تأمین اجتماعی به رعایت این قانون [قانون مدیریت خدمات کشوری] موکول شده است و در قانون مدیریت خدمات کشوری احکام مواد 106 و تبصره الحاقی آن به شرح فوق‌الذکر تعیین تکلیف کرده است و از آنها جواز کسر حق بیمه از اضافه کار مستفاد نمی‌شود، بنابراین بند 1 بخشنامه شماره 5271/93/200- 17/4/1393 جانشین معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رییس‌جمهور که مستند به مواد 59 قانون برنامه پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران و 106 قانون مدیریت خدمات کشوری و تبصره الحاقی به آن، کسر حق بیمه از اضافه کار کارمندان دستگاه‌های اجرایی مشترک صندوق تأمین اجتماعی را ممنوع اعلام کرده است، مغایر قانون و خارج از حدود اختیارات مرجع وضع آن تشخیص داده نمی‌شود.

ب: بند 2 بخشنامه مورد اعتراض نیز با مقررات استنادی شکات مغایر تشخیص نشد و قابل ابطال نیست.

محمدجعفر منتظری- رییس هیأت عمومی دیوان عدالت اداری

ممنوعیت لحاظ مزایای غیرمستمر در پاداش پایان خدمت (رأی شماره‌های ۱۵۴-۱۵۳ مورخ ۲۹/۲/۱۳۹۳ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری)

ممنوعیت لحاظ مزایای غیرمستمر در پاداش پایان خدمت (رأی شماره‌های ۱۵۴-۱۵۳ مورخ ۲۹/۲/۱۳۹۳ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری)

تاریخ دادنامه: ۲۹/۲/۱۳۹۳

شماره دادنامه: ۱۵۴ـ۱۵۳

کلاسه پرونده: ۹۱/۳۴۵ـ ۷۶۸

مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری

شاکی: آقای مهدی پورحسینی یزدی ۲ـ خانم فاطمه اصل سلیمانی به وکالت از آقای رمضان عبادتی

موضوع شکایت و خواسته: اعلام تعارض در آراء صادر شده از شعب دیوان عدالت اداری

گردش‌کار:  آقای مهدی پورحسینی یزدی و خانم فاطمه اصل سلیمانی به وکالت از آقای رمضان عبادتی اعلام کرده‌اند که در رسیدگی به دادخواست اشخاص به طرفیت شهرداری شهر قدس و به خواسته الزام به تجدید محاسبه پاداش پایان خدمت بر مبنای مزایای مستمر و غیر مستمر و با لحاظ مصوبه شورای اسلامی شهر قدس مبنی بر لحاظ مزایای غیر مستمر در پرداخت پاداش پایان خدمت، شعب دیوان عدالت اداری آراء معارض صادر کرده‌اند. نامبردگان رفع تعارض و صدور رأی وحدت رویه را خواستار شده‌اند.

گردش‌کار پرونده‌ها و مشروح آراء به قرار زیر است:

الف: شعبـه سی و دوم دیوان عدالت اداری در رسیـدگی به پـرونـده شمـاره ۹۰۰۹۹۸۰۹۰۰۰۷۰۷۸۳ با موضوع دادخواست آقای رمضان عبادتی با وکالت خانم فاطمه اصل سلیمانی به طرفیت شهرداری شهر قدس و به خواسته تقاضای محاسبه و پرداخت مزایای مستمر و غیر مستمر در پاداش پایان خدمت به موجب دادنامه شماره ۹۱۰۹۹۷۰۹۰۳۲۰۰۷۹۶ ـ  ۲۸/۳/۱۳۹۱، مفاداً به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:

نظر به این که شاکی حسب مدلول تسویه حساب که کپی آن مصدق است اذعان کرده است که حق و حقوق قانونی خود را به طور تمام و کمال دریافت کرده و متعاقباً هیچ گونه ادعایی در این خصوص نخواهد داشت و به علاوه طرف شکایت برابر لایحه مبسوط تصریح کرده است که شهرداری کسوری در قبال مزایای غیر مستمر ایشان دریافت نداشته است تا مکلف به پرداخت ما به عوض شود و با توجه به این که بر اساس اصول و مقررات استخدامی مزایای غیر مستمر به عنوان مزدی مؤثر در پاداش پایان خدمت تلقی نمی‌شود و به علاوه هر گونه پرداخت باید بر اساس مقررات قانونی و پس از پرداخت کسورات به عمل آید و لذا درخواست رد شکایت شاکی را کرده است و به علاوه علت ابرازی، مربوط به شخصی به نام امین جهانشاهی است نه رمضانعلی عبادتی که مدعی عدم امضای موکلش را دارد، بنابراین شکایت شاکی غیر وارد تشخیص با استناد به مواد ۷ و ۱۳ قانون دیوان عدالت اداری به رد شکایت حکم صادر و اعلام می‌نماید. رأی دیوان قطعی است.

ب: شعبه بیست و هفتم دیوان عدالت اداری در رسیـدگی به پرونده شمـاره ۹۰۰۹۹۸۰۹۰۰۰۶۵۳۳۴ با موضوع دادخواست آقای مهدی پورحسینی یزدی به طرفیت شهرداری شهر قدس و به خواسته تقاضای محاسبه و پرداخت مزایای مستمر و غیر مستمر در پاداش پایان خدمت به موجب دادنامه شماره ۹۰۰۹۹۷۰۹۰۲۷۰۳۴۴۹ ـ ۳۰/۱۱/۱۳۹۰، مفاداً به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:

با ملاحظه اوراق پرونده، لایحه و توضیحات نماینده شهرداری طرف شکایت به شرح صورت جلسه مورخ ۲۵/۱۱/۱۳۹۰ مضبوط در پرونده به موجب ماده ۷ قانون اصلاح پاره‌ای از مقررات مربوط به حقوق بازنشستگی بانوان شاغل، خانواده‌ها و سایر کارکنان مصوب سال ۱۳۷۹ ملاک احتساب و پرداخت پاداش پایان خدمت به مستخدمان رسمی و ثابت واجد شرایط به ازای هر سال خدمت معادل یک ماه آخرین حقوق و فوق‌العاده‌های مستمر دریافت مأخذ کسور بازنشستگی است. همچنین ماده ۱۰۷ قانون مدیریت خدمات کشوری مقرر داشته به کارمندان مشمول این قانون که بازنشسته می‌شوند به ازای هر سال خدمت یک ماه آخرین حقوق و مزایای مستمر «تا سی سال» پرداخت خواهد شد. صرف نظر از این که کارمندان شهرداری طبق ماده ۱۱۷ قانون مدیریت خدمات کشوری مشمول قانون مزبور نیستند. نظر به این که بر فرض شمول نیز هیچ یک از قوانین مذکور پرداخت پاداش پایان خدمت مازاد بر ۳۰ سال خدمت و احتساب مزایای غیر مستمر در پاداش پایان خدمت اجازه داده نشده است در واقع الزام شهرداری طرف شکایت به اجابت خواسته شاکی خلاف قانون و فاقد مجوز قانونی است. لذا شکایت شاکی غیر وارد تشخیص و به رد آن حکم صادر و اعلام می‌شود. رأی دیوان قطعی است.

ج: شعبه سی و دوم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۳۲/۸۹/۱۸۰ با موضوع دادخواست آقای عبدالامیر طالب‌زاده به طرفیت شهرداری شهر قدس و به خواسته تقاضای محاسبه و پرداخت مزایای مستمر و غیر  مستمر در پاداش پایان خدمت به موجب دادنامه شماره ۷۷۸ ـ ۲۲/۶/۱۳۸۹، مفاداً به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:

در خصوص دعوای آقای عبدالامیر طالب‌زاده به طرفیت شهرداری شهر قدس به خواسته فوق‌الذکر نظر به این که وفق مصوبه شماره ۲۵۵۱ـ۱/۱۰ شورای اسلامی شهر قدس پرداخت دو ماه حقوق و مزایای مستمر و غیر مستمر بر اساس آخرین ماه پرداختی شاغلان طبق لیست حقوقی به عنوان پاداش پایان خدمت از محل اعتبارات شهرداری در نظر گرفته شده است و این امر حسب ظاهر با پیشنهاد شهرداری صورت گرفته و دو ماه پرداخت در خصوص مزایای مستمر صورت گرفته است و اعتبار مربوطه نیز در بودجه پیش‌بینی شده است که نامه شماره ۱۸۸۷/۴۵ ـ ۱۹/۵/۱۳۸۸ شهرداری مؤید این امر است. بنابراین شکایت شاکی وارد تشخیص و به الزام شهرداری شهر قدس به پرداخت پاداش پایان خدمت با لحاظ مزایای غیر مستمر شاکی حکم صادر و اعلام می‌شود. رأی دیوان قطعی است.

هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ یاد شده با حضور رؤسا، مستشاران و دادرسان شعب دیوان تشکیل شد. پس از بحث و بررسی، با اکثریت آراء به شرح آینده به صدور رأی مبادرت می کند.

رأی هیأت عمومی

اولاً: تعارض در آراء محرز است.

ثانیاً: نظر به این که در تعیین پاداش پایان خدمت، مزایای مستمر لحاظ می‌شود و در قوانین حکمی مبنی بر تجویز لحاظ مزایای غیر مستمر در پاداش پایان خدمت وجود ندارد و مصوبه شورای اسلامی شهر قدس مبنی بر لحاظ مزایای مستمر و غیرمستمر در پاداش پایان خدمت وجاهت قانونی ندارد، بنابراین آراء صادر شده به رد شکایت به شرح مندرج در گردش‌کار صحیح و موافق مقررات تشخیص می‌شود. این رأی به استناد بند ۲ ماده ۱۲ و ماده ۸۹ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب سال ۱۳۹۲ برای شعب دیوان عدالت اداری و سایر مراجع اداری مربوط در موارد مشابه لازم‌الاتباع است.

رئیس هیأت عمومی دیوان عدالت اداری- محمدجعفر منتظری

حسادت تهدید جدی برای سلامت روان

حس حسادت در انسان طبیعی است اما این حس بدون شک سلامت روان را مختل کرده و با تأثیر منفی بر زندگی، فرد را از حس حسادت در انسان طبیعی است اما این حس بدون شک سلامت روان را مختل کرده و با تأثیر منفی بر زندگی، فرد را از موفقیت باز می دارد.

به رغم تأثیرات زیان بار این حس روی زندگی، کنترل و مهار آن می تواند سخت باشد اما لازم است برای پیشرفت در زندگی هرچه زودتر با این حس منفی مقابله کرده و از حسادت ورزیدن بپرهیزید تا راه خوشبختی و موفقیت را به روی خود باز کنید.

در همین رابطه راهکارهایی را برای از بین بردن حس حسادت ارائه کرده ایم:

۱- شناسایی مسائل و شرایطی که موجب برانگیخته شدن حس حسادت می شوند.

مثلا وقتی بهترین دوستتان وقت بسیاری را برای گذراندن با دیگران صرف کند یا حسادت فرزندان زمانی که یکی از والدین وقت بیشتری را برای ناپدری یا نامادری آنها اختصاص دهد و یا وقتی کودکی یکی از والدین خود را بیشتر دوست داشته باشد. قدم اول برای مقابله با حسادت شناسایی این شرایط است.

۲- اعتماد به نفس خود را تقویت کنید.

حسادت معمولاً از احساس ناامنی و ارزش قائل نشدن برای خود نشأت می گیرد. ممکن است فرد این واهمه را داشته باشد که از طرف دوستان و افراد خانواده اش طرد شود. لازم است فرد برای خود احترام قائل شود و همچون افراد با اعتماد به نفس رفتار کند. چرا که افراد با اعتماد به نفس می دانند در صورتی که طرد شوند به دلیل کوتاه بینی اطرافیانشان است و نباید خود را مقصر بدانند.

۳ -از مقایسه خود با دیگران خودداری کنید.

مقایسه کردن خود با دیگران موجب بروز حس حسادت می شود. به جای آنکه بر نقایص خود تمرکز داشته باشید به نکات مثبت خود توجه کنید.

۴ -خلاف آنچه افراد حسود انجام می دهند رفتار کنید.

زمانی که حس حسادت بر شما غلبه می کند به شیوه ای مخرب و از طریق متهم کردن دیگران واکنش نشان ندهید. به طور مثال اگر دوست صمیمیتان بیشتر وقت خود را با فرد دیگری می گذراند به او تماشای یک فیلم سینمایی یا رفتن به رستوران را پیشنهاد دهید.

۵ -حسی پارانویا و توهمی را که بخشی از حس حسادت است شناسایی کنید.

حس حسادت موجب می شود تا به سناریوهای خیالی که در ذهنتان است واکنش نشان دهید. در حقیقت باید باور کنید فکرهای بدی که آن ها را تصویر می کنید هرگز اتفاق نمی افتند و اگر این تصورات محقق شدند این توانایی را دارید تا در مقابل آن ایستادگی کنید.

۶- سعی کنید به اطرافیان خود اطمینان داشته باشید.

هر چند داشتن اطمینان کامل به افراد کار سختی است اما غیرممکن نیست. اگر از افرادی هستید که به راحتی حس حسادت بر شما غلبه می کند به دلیل آن است که در گذشته اطمینان خود را از دست داده اید و لازم است از فکر کردن به آنچه در گذشته اتفاق افتاده خودداری کنید.

۷ -از اطرافیانتان انتظارات معقولانه داشته باشید.

در صورتی که فرزند یا همسرتان برای بودن با شما زمان صرف نمی کند ممکن است نگرانی تان صحیح باشد اما اگر آنان زمان زیادی را با شما می گذارنند اما تصور می کنید که حد آن کافی نیست تقاضای شما بیش از حد است و باید آن را متعادل کنید.

۸- به دیگران نگاه خوش بینانه ای داشته باشد.

حس حسادت رفتاری ترس محور است. فردی که دچار حسادت می شود نگرانی زیادی را صرف اموری می کند که هنوز اتفاق نیفتاده اند و شاید هم هیچ وقت رخ ندهند.

یک مشت شکلات

دختر کوچولو وارد بقالی شد و کاغذی به طرف بقال دراز کرد و گفت: «مامانم گفته چیزایی که در این لیست نوشته بهم بدی، اینم پولش.»

بقال کاغذ رو گرفت و لیست نوشته شده در کاغذ را فراهم کرد و به دست دختر بچه داد. بعد لبخندی زد و گفت: «چون دختر خوبی هستی و به حرف مامانت گوش می‌دی، می‌تونی یک مشت شکلات به عنوان جایزه برداری.»
ولی دختر کوچولو از جای خودش تکان نخورد. مرد بقال که احساس کرد دختر بچه برای برداشتن شکلات‌ها خجالت می‌کشد، گفت: «دخترم! خجالت نکش، بیا جلو خودت شکلات‌هاتو بردار.»
دخترک پاسخ داد: «عمو! نمی‌خوام خودم شکلاتها رو بردارم، نمی‌شه شما بهم بدین؟»
بقال با تعجب پرسید: «چرا دخترم؟ مگه چه فرقی می‌کنه؟» 
دخترک با خنده ای کودکانه گفت: «آخه مشت شما از مشت من بزرگتره!»
خیلی از ما آدم بزرگا، حواسمون به اندازه یه بچه کوچولو هم جمع نیس که بدونیم و مطمئن باشیم که مشت خدا از مشت آدمها و وابستگی‌های اطرافمون بزرگتره.

چرا وقتى عصبانى هستیم داد می‌زنیم؟

استادى از شاگردانش پرسید: «چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد می‌زنیم؟ چرا مردم هنگامى که خشمگین هستند صدایشان را بلند می‌کنند و سر هم داد می‌کشند؟»

شاگردان فکرى کردند و یکى از آن‌ها گفت: «چون در آن لحظه، آرامش و خونسردی‌مان را از دست می‌دهیم.»
استاد پرسید: «این که آرامشمان را از دست می‌دهیم درست است امّا چرا با وجودى که طرف مقابل کنارمان قرار دارد، داد می‌زنیم؟ آیا نمی‌توان با صداى ملایم صحبت کرد؟ چرا هنگامى که خشمگین هستیم داد می‌زنیم؟»
شاگردان هر کدام جواب‌هایى دادند امّا پاسخ‌هاى هیچکدام استاد را راضى نکرد. سرانجام او چنین توضیح داد: «هنگامى که دو نفر از دست یکدیگر عصبانى هستند، قلب‌هایشان از یکدیگر فاصله می‌گیرد. آن‌ها براى این که فاصله را جبران کنند مجبورند که داد بزنند. هر چه میزان عصبانیت و خشم بیشتر باشد، این فاصله بیشتر است و آن‌ها باید صدایشان را بلندتر کنند.»
سپس استاد پرسید: «هنگامى که دو نفر عاشق همدیگر باشند چه اتفاقى می‌افتد؟ آنها سر هم داد نمی‌زنند بلکه خیلى به آرامى با هم صحبت می‌کنند. چرا؟ چون قلب‌هایشان خیلى به هم نزدیک است. فاصله قلب‌هاشان بسیار کم است.»
استاد ادامه داد: «هنگامى که عشقشان به یکدیگر بیشتر شد، چه اتفاقى می‌افتد؟ آنها حتى حرف معمولى هم با هم نمی‌زنند و فقط در گوش هم نجوا می‌کنند و عشقشان باز هم به یکدیگر بیشتر می‌شود. سرانجام، حتى از نجوا کردن هم بی‌نیاز می‌شوند و فقط به یکدیگر نگاه می‌کنند. این هنگامى است که دیگر هیچ فاصله‌اى بین قلب‌هاى آن‌ها باقى نمانده باشد.»

پنج دقیقه

در یک پارک زنی با یک مرد روی نیمکت نشسته بودند و به کودکانی که در حال بازی بودند نگاه می کردند. زن رو به مرد کرد و گفت: «پسری که لباس ورزشی قرمز دارد و از سرسره بالا می رود پسر من است.»
مرد در جواب گفت: «چه پسر زیبایی» و در ادامه گفت: «او هم پسر من است» و به پسری که تاب بازی می کرد اشاره کرد. مرد نگاهی به ساعتش انداخت و پسرش را صدا زد: «سامی وقت رفتن است.»
سامی که دلش نمی آمد از تاب پایین بیاید با خواهش گفت: «بابا جان فقط 5 دقیقه، باشه؟»
مرد سرش را تکان داد و قبول کرد. مرد و زن باز به صحبت ادامه دادند. دقایقی گذشت و پدر دوباره فرزندش را صدا زد: «سامی دیر می شود برویم. ولی سامی باز خواهش کرد: «5 دقیقه، این دفعه قول می دهم.»
مرد لبخند زد و باز قبول کرد. زن رو به مرد کرد و گفت: «شما آدم خونسردی هستید ولی فکر نمی کنید پسرتان با این کارها لوس بشود؟»
مرد جواب داد: «دو سال پیش یک راننده مست پسر بزرگم را در حال دوچرخه سواری زیر گرفت و کشت. من هیچگاه برای تام وقت کافی نگذاشته بودم و همیشه به خاطر این موضوع غصه می خورم. ولی حالا تصمیم گرفتم این اشتباه را در مورد سامی تکرار نکنم. سامی فکر می کند که 5 دقیقه بیشتر برای بازی کردن وقت دارد ولی حقیقت آن است که من 5 دقیقه بیشتر وقت می دهم تا بازی کردن و شادی او را ببینم. 5 دقیقه ای که دیگر هرگز نمی توانم بودن در کنار تام از دست رفته ام را تجربه کنم.»

گردوی دعا

فردی چند گردو به بهلول داد و گفت: «بشکن و بخور و برای من دعا کن.»

بهلول گردوها را شکست ولی دعا نکرد. آن مرد گفت: «گردوها را می‌خوری نوش جان، ولی من صدای دعای تو را نشنیدم!»
بهلول گفت: «مطمئن باش اگر در راه خدا داده‌ای، خدا خودش صدای شکستن گردوها را شنیده است!»

پسر فقیری

پسر فقیری که از راه فروش خرت و پرت هزینه تحصیل خود را به دست می‌آورد، روزی دچار تنگدستی و گرسنگی شد. او فقط یک سکه ناقابل در جیب داشت. در حالی که گرسنگی سخت به او فشار می‌آورد تصمیم گرفت از کسی تقاضای کمی غذا کند. در خانه‌ای را زد. دختر جوان زیبایی در را به روی او گشود. دستپاچه شد و به جای غذا یک لیوان آب خواست. دختر جوان احساس کرد که او بسیار گرسنه است. برایش یک لیوان شیر بسیار بزرگ آورد. پسرک شیر را سر کشیده و آهسته گفت: «چقدر باید به شما بپردازم؟»

دختر جوان گفت: «هیچ. مادرمان به ما یاد داده در قبال کار نیکی که برای دیگران انجام می‌دهیم چیزی دریافت نکنیم.»

پسرک در مقابل گفت: «از صمیم قلب از شما تشکر می کنم.»

پسرک که «هاروراد کلی» نام داشت پس از ترک خانه نه تنها از نظر جسمی خود را قوی‌تر حس می‌کرد بلکه ایمانش به خداوند و انسان‌های نیکوکار نیز بیشتر شد. تا پیش از این او آماده شده بود دست از تحصیل بکشد.

سالها بعد زن جوانی به بیماری مهلکی گرفتار شد. پزشکان از درمان وی عاجز شدند. او به شهر بزرگتری انتقال یافت. دکتر هاروارد کلی در مورد مشاوره وضعیت این زن فرا خوانده شد. وقتی او نام شهری را که زن جوان از آن آمده بود شنید برق عجیبی در چشمهایش نمایان شد. او بلافاصله بیمار را شناخت. مصمم به اتاقش بازگشت و با خود عهد بست هر چه در توان دارد برای نجات زندگی او بکار گیرد. مبارزه آنها با بیماری بعد از کشمکش طولانی به پیروزی رسید. روز ترخیص بیماری فرا رسید. زن با ترس و لرز صورت حساب را گشود. او اطمینان داشت باید تا آخر عمر برای پرداخت صورت حساب کار کند. نگاهی به صورت حساب انداخت. جمله‌ای به چشمش خورد: «همه مخارج بیمارستان قبلاً با یک لیوان شیر پرداخت شده است.»  نقل از سایت یکی بود 

چوپانى به مقام وزارت

چوپانى به مقام وزارت رسید. هر روز بامداد بر مى‌خاست و کلید بر مى‌داشت و درب خانه پیشین خود باز مى‌کرد و ساعتى را در خانه چوپانى خود مى‌گذراند. سپس از آنجا بیرون مى‌آمد و به نزد امیر مى‌رفت. شاه را خبر دادند که وزیر هر روز صبح به خلوتى مى‌رود و هیچ کس را از کار او آگاهى نیست. امیر را میل بر آن شد تا بداند که در آن خانه چیست. روزى ناگاه از پس وزیر بدان خانه در آمد. وزیر را دید که پوستین چوپانى بر تن کرده و عصاى چوپانان به دست گرفته و آواز چوپانى مى‌خواند. امیر گفت: «اى وزیر! این چیست که مى‌بینم؟»
وزیر گفت: «هر روز بدین جا مى‌آیم تا ابتداى خویش را فراموش نکنم و به غلط نیفتم، که هر که روزگار ضعف به یاد آرد، در وقت توانگرى، به غرور نغلتد.»
امیر، انگشترى خود از انگشت بیرون کرد و گفت: «بگیر و در انگشت کن؛ تاکنون وزیر بودى، اکنون امیرى!»
در آیه 5 سوره فاطر آمده است: «...فَلَا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا...»
یعنی: «زندگی دنیا شما را نفریبد.»

مسابقه بادکنک سالم

یک روز استاد دانشگاه به هر کدام از دانشجویان کلاس یک بادکنک باد شده و یک سوزن داد و گفت یک دقیقه فرصت دارید بادکنک‌های یکدیگر را بترکانید. هر کس بعد از یک دقیقه بادکنکش را سالم تحویل داد برنده است. مسابقه شروع و بعداز یک دقیقه من و چهار نفر دیگه با بادکنک سالم برنده شدیم.

سپس استاد رو به دانشجویان کرد و گفت: «من همین مسابقه را در کلاس دیگری برپا کردم و همه کلاس برنده شدند زیرا هیچکس بادکنک دیگری را نترکاند چرا که قرار بود بعد از یک دقیقه هرکس بادکنکش سالم ماند برنده باشد که اینچنین هم شد! ما انسان‌ها رقیب یکدیگر نیستیم و قرار نیست ما برنده باشیم و دیگران بازنده. قرار نیست خوشبختی خود را با تخریب دیگران تضمین کنیم. می‌توانیم با هم بخوریم. با هم رانندگی کنیم. با هم شاد باشیم. پس چرا بادکنک دیگری را بترکانیم؟»                 نقل از سایت یکی بود

سی ویژگی یک شهروند مطلو

سی ویژگی یک شهروند مطلوب

دکتر محمود سریع القلم، استاد دانشگاه شهید بهشتی تهران در نوشتاری که برای عصرایران تحریر کرده، ۳۰ ویژگی یک شهروند مطلوب را  برشمرده است که در زیر می خوانید:

۱.    از راست‌گویی، لذت ببرد؛ 30 ویژگی شهروند مطلوب

۲.    سعی نکند همه را داشته باشد: هم جذب کند و هم دفع؛

۳.    هوش و فهم دیگران را دست‌کم نگیرد؛

۴.    اتومبیل خود را برای شهروندی که از خطوط عابر پیاده حرکت می‌کند، متوقف کند؛

۵.    در نقل قول از دیگران، حتی ویرگول‌ها را هم رعایت کند؛

۶.    ذهنیت خود را از مسائل ضرورتاً مساوی با حقیقت نداند؛

۷.    هر چند وقت یکبار، از مخالفین خود احوالپرسی کند؛

۸.    نه برنجد و نه برنجاند؛

۹.    تفاوت میان تبلیغ و تحلیل رسانه‌های غیرخصوصی را سریع تشخیص دهد؛

۱۰.    به عموم مسایل محیط زیستی، حساس و عامل به عمل باشد؛

۱۱.    از افراد چند شخصیتی و متملق فاصله بگیرد؛

۱۲.    از زبان خود مانند سلامتی خود، مراقبت کند؛

۱۳.    در قبال بدی افراد، عمدتاً سکوت کند تا نیروهای معنوی درونی او پرورش پیدا کنند؛

۱۴.    بدون چشم‌داشت، برای بازکردن گره‌های اطرافیان خود اهتمام ورزد؛

۱۵.    به‌عنوان شهروند، ارزش خود را صدها درجه بالاتر از سیاست‌مداران بداند؛

۱۶.    در هفته، دو نیم روز برای رشد فردی و شخصیتی خود، وقت بگذارد؛

۱۷.    حتی سه بامداد، از چراغ قرمز عبور نکند؛

۱۸.    در محیط کار و زندگی او، رنگ‌های صورتی، زرد، قرمز و کلاً شاد حضور داشته باشند؛

۱۹.    علاقه به کنترل‌کردن و احاطه بر دیگران را از شبکه رفتاری خود، حذف کند؛

۲۰.   عیوب دیگران را به صورت خصوصی، تدریجی و لحن اصلاحی به آنها منتقل کند؛

۲۱.    جایی که به او احترام نمی‌گذارند، نرود؛

۲۲.    ادب، تربیت و متانت او نسبت به مواضع سیاسی‌اش، حضور، نمود و برجستگی بیشتری داشته باشند؛

۲۳.    آنقدر تمرین کند تا از موفقیت دیگران ناراحت نشود؛

۲۴.    از اجرای قانون و رعایت آیین‌نامه‌ها، لذت ببرد؛

۲۵.    همه‌جا، با همه‌کس و در معرض هر مخاطبی، یک شخصیت داشته باشد؛

 ۲۶.    از حلقه اول دوستان خود مرتب احوالپرسی کند؛

۲۷.    در مغازه‌ها، اجازه دهد کسانی که قبل از او وارد مغازه شده‌اند، زودتر کارشان انجام شود؛

۲۸.    مروج و مبلغ رفتار و افکار مثبت افراد باشد و نه خود افراد؛

۲۹.    در ماه حداقل یک کتاب تمام کند، یادداشت‌برداری کند و در منظومه فکری و رفتاری خود، آنها را به کار گیرد؛

۳۰.    معرف و مظهر این بیان مولانا شود:

هین، خمش کن، خار هستی را ز پای دل بکن        تا ببینی در درون خویشتن، گلزارها

رأی شماره ۹۴۰ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری، موضوع ضوابط نحوه ارتقای کارمندان در طبقات و رتبه های جدول حق شغل

رأی شماره ۹۴۰ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری، موضوع ضوابط نحوه ارتقای کارمندان در طبقات و رتبه های جدول حق شغل

شماره۹۱/۳۴۰                                                      ۲۸/۱۲/۱۳۹۱

رأی شماره ۹۴۰ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری، موضوع ضوابط نحوه ارتقای کارمندان در طبقات و رتبه های جدول حق شغل

تاریخ دادنامه: ۲۱/۱۲/۱۳۹۱                      شماره دادنامه: ۹۴۰                 کلاسه پرونده: ۹۱/۳۴۰

مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری

شاکی: مدیرکل دفتر حقوقی، املاک وحمایت قضایی وزارت آموزش و پرورش

موضوع شکایت و خواسته: اعلام تعارض در آراء صادر شده از شعب دیوان عدالت اداری

گردش کار: مدیرکل دفتر حقوقی، املاک وحمایت قضایی وزارت آموزش و پرورش به موجب مشروحه شماره ۲۶۳۲۷/۸۱۰ ـ ۳۱/۲/۱۳۹۱ اعلام کرده است که شعب اول و دوم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به دادخواست اشخاص و به خواسته اعتراض به عدم اجرای ماده ۶۵ قانون مدیریت خدمات کشوری و تبصره یک ذیل آن آراء معارض صادر کرده اند. نامبرده رفع تعارض و صدور رأی وحدت رویه را خواستار شده است.

گردش کار پرونده ها و خلاصه آراء به قرار زیر است:

الف: شعبه اول دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۸۹۰۹۹۸۰۹۰۰۰۹۳۶۵۹ دادخواست آقای سیف اله آذرنیا به طرفیت وزارت آموزش و پرورش و به خواسته اعتراض به عدم اجرای ماده ۶۵ قانون مدیریت خدمات کشوری و تبصره یک ذیل آن و ارتقای شغلی از تـاریخ ۱/۱/۱۳۸۸، به موجب دادنـامه شمـاره ۹۰۰۹۹۷۰۹۰۰۱۰۱۷۹۴ ـ ۳۰/۷/۱۳۹۰، به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است :

با توجه به بررسی اوراق و محتویات پرونده نظر به این که به دلالت تبصره یک ماده ۶۵ قانون مدیریت خدمات کشوری ارتقای شاغلان به رتبه های بالاتر بر اساس عواملی نظیر ابتکار و خدمت میزان افزایش مهارتها، انجام خدمت برجسته طی دوره های آموزشی و میزان جلب رضایت ارباب رجوع بر اساس ضوابطی که متناسب با ویژگیهای مشاغل به تصویب شورای توسعه مدیریت می رسد صورت می گردد و در مانحن فیه مصوبه مربوط به ضوابط نحوه ارتقای کارمندان در طبقات و رتبه های جدول حق شغل طی بخشنامه شماره ۵۵۵۸۸/۲۰۰ـ ۲۷/۱۰/۱۳۸۹ تصویب و ابلاغ شده است و قبل از تصویب ضوابط مربوط امکان اجرای حکم مقرر در تبصره ماده ۶۵ قانون مدیریت خدمات کشوری وجود نداشته و با عنایت به این که شاکی قبل از تصویب ضوابط مربوطه و در تاریخ ۳/۷/۱۳۸۸ بازنشسته شده است، بنابراین اعمال مصوبه یاد شده در حق مشارالیه امکان پذیر نبوده و تخلفی از مقررات از جانب اداره طرف شکایت مشهود نیست. علی هذا خواسته غیر وارد تشخیص و به رد شکایت حکم صادر و اعلام می شود. رأی دیوان قطعی است.

ب: شعبه دوم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۹۰۰۹۹۸۰۹۰۰۰۱۳۶۳۲ دادخواست آقای رحیم علیزاده به طرفیت وزارت آموزش و پرورش و به خواسته الزام به اجرای بخشنامه شماره ۵۵۵۸۸/۲۰۰ ـ ۲۷/۱۰/۱۳۸۹ معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور از تاریخ ۱/۱/۱۳۸۸ به موجب دادنامه شماره ۹۱۰۹۹۷۰۹۰۰۲۰۰۱۱۹ ـ ۳۰/۱/۱۳۹۱، به شرح آینده به صدور رأی مبادرت کرده است:

در خصوص دادخواست آقای رحیم علیزاده به طرفیت وزارت آموزش و پرورش و سازمان بازنشستگی کشوری به خواسته رتبه شغلی موضوع تبصره یک ماده ۶۵ قانون مدیریت خدمات کشوری با توجه به محتویات پرونده و پاسخ مشتکی عنه نظر به این که مطابق قسمت ب بند ۱۱ قانون بودجه سال ۱۳۸۸ کل کشور ابتدای اجرای فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری ۱/۱/۱۳۸۸ می باشد و تأخیر در تصویب دستورالعمل نافی حق مکتسب مستخدم نمی باشد و نامبرده که در تاریخ ۱/۷/۱۳۸۹ بازنشسته شده است ذی حق شناخته می شود. بنابراین خواسته موجه است. لذا به وارد دانستن شکایت شاکی و تعیین رتبه شغلی بر اساس قانون مذکور و ضوابط مربوطه و صدور احکام کارگزینی زمان اشتغال و پرداخت مابه التفاوت حکم صادر می شود. این رأی وفق ماده ۷ قانون دیوان قطعی است.

هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ یاد شده با حضور رؤسا، مستشاران و دادرسان شعب دیوان تشکیل شد. پس از بحث و بررسی، با اکثریت آراء به شرح آینده به صدور رأی مبادرت می کند.

رأی هیأت عمومی

نظر به این که در جزء (ب) بند ۱۱ قانون بودجه سال ۱۳۸۸ کل کشور، قانونگذار شرایط تعیین جداول موضوع ماده ۶۵ قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب سال ۱۳۸۶ را تعیین کرده و در اجرای ماده ۸۰ قانون پیش گفته، آیین نامه تعیین جداول برای سال ۱۳۸۹ باید توسط مراجع مربوط تصویب و ابلاغ شود و تصویب ضوابط ابلاغی به موجب بخشنامه شماره ۵۵۵۸۸/۲۰۰ـ ۲۷/۱۰/۱۳۸۹ معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور به سال ۱۳۸۸ تسری ندارد و از زمان تصویب نسبت به شاغلان لازم الاجرا است، از این جهت رأی شعبه اول دیوان عدالت اداری به شماره دادنامه ۱۰۱۷۹۴ـ ۳۰/۷/۱۳۹۰ در حد عدم اعمال مصوبه یاد شده در حق کسانی که به هنگام تصویب ضوابط مربوط شاغل نبوده اند منطبق با مقررات قانونی تشخیص داده می شود. این رأی به استناد بند ۲ ماده ۱۹ و ماده ۴۲ قانون دیوان عدالت اداری برای شعب دیوان و سایر مراجع اداری مربوط در موارد مشابه لازم الاتباع است.

هیأت عمومی دیوان عدالت اداری معاون قضایی دیوان عدالت اداری ـ علی مبشری

PowerPoint دانشجویان کارشناسی ارشد رشته مدیریت اموزشی دانشگاه آزاد تبریز

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

اصول مدیریت آقای دکتر یاری

                                                              


دانلود فایل اصول مدیریت


جهت دریافت رمز PRS1803@Gmail.com     

مهربانی ساده است

مهربانی ساده است؛ ساده تر از آنچه فکرش را بکنی.
کافی است به خودت ایمان داشته باشی و به معجزه مهر..

کافی است به دستهایت فرمان دهی تا بجای تنبیه،

آرام بر سر کودک سرکش کشیده شوند و موهایش را قلقلک دهند.

کافی است به چشم هایت بیاموزی که چشم آیینه روح است

و عشق و مهربانی را می توان با نگاه در همه عالم پراکند.

کافی است به دلت یادآوری کنی همیشه دل هایی هستند

که درد امانشان را بریده و احتیاج به همدلی دارند.

کافی است به گوش هایت یاد دهی که می توانند سنگ صبور باشند، حتی اگر صبوری سنگین شان کند

کافی است یاد بگیری انسان بودن فقط زنده بودن نیست،

باید زندگی کرد و زندگی چیزی جز مهربانی و عشق ورزیدن به آفریده های خداوند نیست

هر روز صبح در آفریقا آهویی

هر روز صبح در آفریقا آهویی از خواب بیدار می‌شود و برای زندگی کردن

و امرار معاش در صحرا می‌چرد

آهو می‌داند که باید از شیر سریع‌تر بدود، در غیر این‌صورت طعمه شیر خواهد شد

شیر نیز برای زندگی و امرار معاش در صحرا می‌گردد و می‌داند که

باید از آهو سریع‌تر بدود تا گرسنه نماند

مهم این نیست که تو شیر باشی یا آهو

مهم اینست که با طلوع آفتاب از خواب برخیزی و برای زندگیت،

با تمام توان و با تمام وجود شروع به دویدن کنی